همه ما می دانیم که جمعیت هر کشوری یکی ازمسائل مهمی است که مورد توجه سیاستمداران آن کشور قرار می گیرد. چرا که جمعیت عاملی برای پیشرفت های صنعتی و اقتصادی محسوب می شود و همچنین بازویی برای ترویج فرهنگ و مذهب است. به همین دلیل است که سیاستمداران به گونه ایی برنامه ریزی می کنند که همیشه کشورشان جوان باشد.

در قسمت قبل به ۷ مورد از نکاتی که می توان در تربیت پسران بر مبنای غیرت، به کار برد اشاره کردیم. در این مقاله در ادامه ی نکات قبلی به مواردی خواهیم پرداخت که در ارتباط با بازی های کودکان می توان بکار برد تا به تدریج صفت غیرت را در فرزندان پسر پرورش دهیم.

برای مشاهده قسمت اول مقاله اینجا کلیک کنید.

حضرت علی(علیه السلام) خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(علیه السلام) فرموده اند: ... فرزندم؛ از دوران کودکی تو استفاده نمودم و خیلی زود در پرورش تو قیام کردم پیش از آن که دلِ تربیت پذیرت سخت شود و مطالب گوناگون، عقلت را اشغال نماید.

 عوامل متعددی در بی حجابی و بی عفافی در جامعه نقش دارد که می توان از عوامل فردی همچون ضعف تربیت دینی و معنوی و ترجیح امور ظاهری و مادی بر امور معنوی و روحانی و عوامل آسیب زای اجتماعی مانند بی توجهی برنامه سازان فرهنگی به امور معنوی، بی توجهی مسئولان جامعه به ورودی ها و خروجی های فرهنگی، بی توجهی به اختلاط دو جنس مخالف در مواردی که ضرورت ایجاب نمی کند و …نام برد. اما در این میان نقش خانواده بسیار دارای اهمیت است.

برای خیلی ها این سؤال مطرح می شود که چطور ممکن است امام هادی از دختر مأمون متولد شده باشد؟ 

غیرت از مباحثی است که برای تمامی افراد جامعه بخصوص جامعه متدینین مورد احتیاج است، می ‏توان گفت بسیاری از مفاسد در جوامع انسانی بر محور کم‏رنگ شدن بحث غیرت است. غیرت حالتی است مربوط به روح که از حبّ به شیء نشأت گرفته است و این موجب می‏ شود که انسان کوشش کند، آن شیء را که حفظ او عقلاً و شرعاً لازم است، حفظ کند.

مهم نیست مانتویی هستیم یا چادری، مهم این است که در هر پوششی که هستیم چقدر اهل رعایت عفت بوده ایم. مهم نیست کارگر هستیم یا کارفرما، رئیس هستیم یا مرئوس، مهم این است که در هر شغل و سمتی که خدمت کرده ایم چقدر اهل رعایت حق دیگران و اهل انصاف بوده ایم؟! چقدر با تربیت و فرهنگ حسینی عجین شده ایم؟ آیا کودک و نوجوانمان را حسینی بار آورده ایم؟

معمولا صدای رفتار زودتر از صدای صوتی به کودک منتقل می شود همان طور که امام صادق(ع) در کتاب غررالحکم می فرمایند “مردم را با رفتار خویش به حق دعوت کن نه با گفتار و زبان”.

همه ما آرزو داریم؛ جامعه ای عفیف و عاری از هر گونه بی حیایی داشته باشیم، اما جالب اینجاست که اکثریت قریب به اتفاق مردم، تنها راه ایجاد چنین حالتی را حفظ حجاب توسط زنان دانسته و حجاب را تولید کننده ی انحصاری عفاف می دانیم؛ غافل از آن که؛ حجاب، که قرار است محافظ عفاف باشد خود نیاز به محافظت و نگهداری دارد و اگر پشتوانه های حجاب تولید نشوند و در جامعه وجود نداشته باشند، دیگر حجابی نخواهد بود که بتواند سطح عفاف را در جامعه گسترش دهد.

بسیاری از زنان ایرانی استفاده از چادر را به عنوان حجاب اسلامی می پسندند اما بخاطر دردسرهای نگه داشتن و کنترل آن بر روی سر، از آن فاصله می گیرند.

من یه دختر نجیب و پاکی هستم که شرایط یه زندگی و تشکیل خانوده رو دارم چند ماهی میشه با یه پسری آشنا شدم می دونم که پاکه و آدم خوبیه تو شهر ما نیست اما می خوام بدونم میشه باهاش ازدواج کنم یا نه؟

حدودای ساعت ۱۰ صبح بود داشتم تو چند تا کوچه بالاتر از خونمون قدم میزدم ؛

از سر بی حوصلگی هر چیزی توجه منو به خودش جلب میکرد !

سلامت نیوز: مسئول سرپناه می‌گوید: «یک ماه اول لیلا را در یک خانه نگه داشته بودند و از او سوءاستفاده می‌کردند.»

 وقتی دختر۱۷ ساله به شعبه ۷۲ دادگاه کیفری استان تهران مراجعه کرد و به طرح شکایت از جوان متجاوز پرداخت سناریوی این پرونده کلید خورد. این دختر به قضات گفت: چند روز پیش در راه مدرسه با پسر ۱۹ ساله‌ای به نام «سجاد» آشنا شدم. او بارها سد راهم شده و به من درخواست دوستی داده بود.

دختر ۱۷ ساله ای که در پی یک رابطه تلفنی با پسر جوان، از منزل فرار کرده بود در دام خلافکاران گرفتار شد.

پسر ۲۴ ساله هستم. متاسفانه در گذشته رابطه جنسی داشتم اما همیشه ترس از این را داشتم که مبادا وقتی ازدواج میکنم زن من هم ارتباط داشته باشد، اما من چندبار داشته‌ام چون خیلی گرم مزاج بوده‌ام و اکثرا برای اینکه با دختری ارتباط نداشته باشم خودارضایی میکردم.

4 سال پیش تلفنی با پسری آشنا شدم و بعد از مدتی به دیدنش رفتم. با هم دوست شدیم. یک سال اول رابطمون خوب بود من ساده هم فکر می کردم دوستم داره.زیادم نمی دیدمش.

14 ساله بود.. تازه وارد دبیرستان شده بود.. از دنیای زیبای خودش وارد دنیایی شده بود که از همه طرف نهیبش می زدند که دنیای بی رحمی است.. فوق العاده زیبا و پاک و معصوم.. با خلوص ذاتی یک دختر.. با ظرافتی فرشته گون.. با لطافتی روحانی.. مثل یک پری زیبا و بی همتا.. مسیر مدرسه اش عوض شده بود.. هر روز برای رفتن به مدرسه از جلوی خیابانی می گذشت که دبیرستان پسرانه ای در آن قرار داشت.. و زیبایی یگانه اش چشمان پسرها را به خود خیره می کرد.. 

 موسی(ع) جوانی پرانرژی و پرتوان، پس از درگیری با فرعونیان، از مصر به سوی مدائن هجرت کرد. نزدیک مدائن – همان شهری که شعیب پیامبر(ع) در آن می زیست- به جایی رسید که چوپانان برای گوسفندان خویش از آن آب برمی گرفتند.