تصاوير منتخب

۰

اهانت و تحقر دیگران

مجموعه رذایل اخلاقی


اهانت و تحقر دیگران
اهانت و تحقیر نمودن بندگان خدا و مذمت آن
شکی نیست که این صفت مذمومه در شریعت مقدسه حرام، و موجب هلاکت صاحب آن است.
از حضرت پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ روایت شده است که: «خدای ـ تعالی ـ فرمود: هر که اهانت برساند به یکی از دوستان من، پس کمر به مبارزه‌ی با من بسته است».[۱] و در حدیث دیگر از آن سرور منقول است که: «پروردگار عالم ـ جل شأنه ـ فرمود: به تحقیق که با من جنگ کرده است هر که ذلیل کند یکی از بندگان مؤمن مرا».[۲] و از حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ مروی است که: «هر که پست و حقیر کند مؤمنی را ـ خواه مسکین باشد و خواه غیر مسکین ـ خدای ـ تعالی ـ باز نمی‌ایستد از پست کردن و دشمنی او، تا رجوع کند از آنچه به آن مؤمن کرده است.»[۳] و احادیث در این خصوص بسیار است.
و هر که نسبت میان خدا و بنده‌ی او را فی الجمله ادراک کند، و ربط خاصی که میان خالق و مخلوق است بفهمد، می‌داند که اهانت بنده، اهانت مولای اوست، و تحقیر مخلوقی، فی الحقیقه تحقیر خالق اوست. و همین قدر در مذمت این عمل کافی است.
پس بر هر عاقلی واجب است که پیوسته متذکر این معنی بوده باشد، و اخبار و آثاری را که در مذمت اهانت بندگان خدا وارد شده در نظر داشته باشد، و آنچه در خصوص مدح و تعظیم ایشان رسیده است نصب العین خود نماید، و خود را از این عمل (کار) قبیح باز داد تا موجب رسوایی او در دنیا و آخرت نگردد.
تعظیم و احترام کردن به بندگان خدا و فضیلت آن
و مخفی نماند که ضدّ این صفت، که اکرام و تعظیم و احترام داشتن بندگان خدا بوده باشد، از شریف‌ترین عمل‌ها و با فضیلت‌ترین کارها است.
و در حدیث قدسی وارد شده است که: «حق ـ سبحانه و تعالی ـ فرمود که: باید ایمن شود از غضب من هر که اکرام کند بنده‌ی مؤمن مرا».[۴] و از حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ روایت شده است که: «هیچ بنده‌ای از امت من نیست که نیکویی و نرمی کند با برادر مؤمن خود، به نوعی از ملاطفت، مگر اینکه خدا از خدمه‌ی بهشت خدمتکار از برای او مقررّ می‌فرماید.»[۵] و از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ مروی است که: «هر که ذلت را از روی برادر مؤمن خود بردارد، خدای ـ تعالی ـ ده حسنه برای او می‌نویسد، و هر که بر روی برادر مؤمن خود تبسم کند، خدای ـ تعالی ـ از برای او حسنه ثابت کند.»[۶] و فرمود: «هر که برادر مؤمن خود را تحسین کند، خدای ـ تعالی ـ تا روز قیامت برای او تحسین می‌نویسد.»[۷] و فرمود: «هر که نزد برادر مسلم خود آید و او را گرامی دارد، خدای تعالی را گرامی داشته است.»[۸] روزی آن حضرت به اسحق بن عمار فرمود که: «ای اسحق! به دوستان من هر قدر توانی احسان کن، که هیچ مؤمنی احسان به مؤمنی نکرد و اعانت او ننمود مگر اینکه صورت ابلیس را خراشید، و دل او را مجروح ساخت.»[۹] و از جمله‌ی اموری که انسان را به اکرام و تعظیم مردم وا می‌دارد،‌ آن است که به تجربه ثابت شده است که: هر که به هر نظری مردم را می‌بیند، مردم نیز به آن نظر به او نگاه می‌کنند و او را می‌بینند.
آری، هر کس هر چه می‌کارد درو می‌کند.
همینت پسند است اگر بشنوی که گر خار کاری سمن[۱۰] ندروی
و بدان که ـ همچنان که مذکور شد ـ گرامی داشتن و عزت دادن جمیع طبقات مردم، به قدری که سزاوار ایشان است از جمله‌ی اعمال پسندیده است. و شایسته است که انسان بعضی از اصناف مردم را به تعظیم و اکرام بیشتری اختصاص دهد، و از آن جمله اهل علم و فضل و صاحبان ورع و تقوی است، زیرا در احادیث بسیار تأکید زیاد در اکرام و تعظیم این دو طبقه جلیله وارد شده.
احترام پیران
و از آن جمله پیران و ریش سفیدان اهل اسلام است، که گرامی داشتن و احترام زیاد ایشان بر جوانان لازم و حتمی است.
و حضرت پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود که: «هر که مراعات کند برتری بزرگتر از خود را به جهت زیاد بودن سن او، و احترام کند او را، خدای تعالی او را از ترس روز قیامت ایمن می‌گرداند.»[۱۱] و از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده است که: «بزرگ شمردن بزرگان پیر، و تعظیم آنان، تعظیم و بزرگ شمردن خداست.»[۱۲] و فرمود که: «از ما نیست هر که احترام نکند پیران ما را، و رحم نکند بر بچه‌های ما».[۱۳] و از جمله‌ی کسانی که زیادتی احترام به ایشان سزاوار است، بزرگ طایفه و بخشنده طایفه است. و حضرت پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود که: «هرگاه کریم قوم، و بزرگ ایشان بر شما وارد شود، اکرام او کنید.»[۱۴] احترام سادات
و از جمله‌ی طوایفی که زیادتی تعظیم و اکرام ایشان لازم، و احترام ایشان حتمی است، سلسله‌ی جلیله‌ی سادات علویه است، که دوست داشتن و محبت ایشان، اجر رسالت و مزد نبوت است.
و از حضرت رسالت پناهی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مروی است که: «شفاعت من ثابت است از برای هر که اعانت کند ذرّیّه‌ی مرا به دست یا زبان یا با مال خود.»[۱۵] و فرمود: «چهار نفر را من شفاعت خواهم نمود در روز قیامت، اگر چه به قدر گناه تمام اهل دنیا را آورده باشند:
یکی: آنکه اکرام کند ذرّیّه‌ی مرا.
دوم: آنکه حاجت ایشان را برآورد.
سیّم: آنکه تلاش نماید از برای ایشان در وقتی که گرفتار باشند.
چهارم: آنکه به دل و زبان، با ایشان دوستی و محبت کند.»[۱۶] و فرمود: «اکرام کنید خوبان ذرّیّه‌ی مرا از برای خدا، و بدان ایشان را از برای من».[۱۷] و احادیث در فضیلت سادات، و اجر اکرام و تعظیم ایشان بی‌نهایت است. و آنچه مذکور شد از برای اهل ایمان کافی است.
[۱] . بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۵۵، ح۲۵، کافی،‌ ج۲، ص۳۵۲، ح۷.
[۲] . بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۵۸، ح۲۸، کافی،‌ ج۲، ص۳۵۲، ح۶.
[۳] . کافی، ج۲، ص۳۵۱، ح۴.
[۴] . بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۱، ح۳۶.
[۵] . کافی، ج۲، ص۲۰۶، ح۴، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۹۸، ح۳۳.
[۶] . بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۹۷، ح۳۰، کافی،‌ ج۲، ص۲۰۵، ح۱.
[۷] . بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۹۸، ح۳۱، کافی،‌ ج۲، ص۲۰۶، ح۲.
[۸] . بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۹۸، ح۳۲، کافی،‌ ج۲، ص۲۰۶، ح۳.
[۹] . کافی، ج۲، ص۲۰۷، ح۹، بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۰۱، ح۳۸.
[۱۰] . مخفف یاسمن، اسم گل خوشبویی است.
[۱۱] . بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۳۷، ذیل ح۵.
[۱۲] . کافی، ج۲،‌ص۱۶۵.
[۱۳] . همان.
[۱۴] . محجه البیضاء، ج۳، ص۳۷۲.
[۱۵] . جامع الاخبار، ص۱۴۰.
[۱۶] . خصال شیخ صدوق، باب الاربعه، ص۱۹۶، ح۱.
[۱۷] . جامع الاخبار، ص۱۴۰.
برگرفته از کتاب: معراج السعاده – ملا احمد نراقی، ص۳۳۶
منبع: پایگاه اینترنتی کاروان صادقیه

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی