تصاوير منتخب

۰

ایام شهادت ام البکاء بی بی رقیه خاتون تسلیت باد!

مجموعه: مطالب گوناگون


 صلی الله علیک یا مولاتنا یا رقیه بنت الحسین علیهما السلام!
 
ســـه ســـال برایـــت کـــافےِ بـــود تـــا بشـــوے شبـــیـــه تـــریــن بـــه "مـــادر"
تـــو اگـــر 18 ســـالــ ـه میـــشدے چــ ـه میـــکردے ؟!! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از ازل تا ابد … یا رقـیه مدد
::
::
::
…:::بقیه ی پیامک تسلیت شهادت حضرت رقیه(س) در ادامه مطلب:::…
پائى نمانده است برایم؛ ولى پدر
چون کم زند عدو کتکم، راه میروم
ازشرح رنج، بعد تو این نکته بس بود
دیوار می کند کمکم راه میروم

::
::
مجنون رقیه! چه هراس از سخن خلق
چون خالق این خلق گرفتار رقیه است
ما رهروی عشقیم و شهادت هنر ماست
چون آخر این ره سوی دیدار رقیه است
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
در محکمه ی عدل نماینده رقیه است
آن کس که زند مهر به پرونده رقیه است
::
::
::
هرکس غمم شنیده؛غم خود ز یاد برد
بر زاریم ز دیده و دل؛زار گریه کرد
هرگاه کودک تو به دیوار سر گذاشت
بر حال دل او؛ در و دیوار گریه کرد
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
با اضطراب آمد و با التهاب رفت/کوچکترین شهیده که غساله‏اى نداشت
وقتى که از بساط گلویش گلایه کرد/آهى به سینه داشت، ولى ناله‏اى نداشت
رفت از شب خرابه و تشییع هم نشد/تنهاترین ستاره که دنباله‏اى نداشت
::
::
::
 در شام میان اسرا/طفلى از هجر پدر نوحه سرا
خردسالى به اسارت در بند/مرغ بشکسته پرى پا به کمند
کودکى دستخوش محنت و رنج/جاى بگزیده به ویرانه چو گنج
یک گل دیگر از آن گلشن عشق/رفت در خاک و خزان شد به دمشق
::
::
::
مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود/زین پس کسی بقدر تو لیلا نمی شود
درد رقیه تو پدر جان یتیمی است/درد سه ساله تو مداوا نمی شود
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
گُلی که خاک خرابه مزار و تربت اوست/سه ساله‌ای است که زینب اسیر همّت اوست
ز نسل بت‌شکن مکّه است این دختر/شکستنِ بت شامی به دست قدرت اوست
::
::
::
با دست خسته معجر خود را کنار زد/حتی کلام و درد ِ دلش با اشاره بود
زخم نهان به روسری اش را عیان نمود/انگار جای خالی یک گوشواره بود
ناگاه لب گشود و تلاطم شروع شد/دریای حرف های دلش بی کناره بود
کوچکترین یتیم خرابه شهید شد/اما هنوز حرف دلش نیمه کاره بود
::
::
::
آنکه در این مزار شریـف آرمیـده اسـت/ام البکّا رقیه محنت کشیده است
اینجا زتاب غم دل زینب شده است آب/بس ناله یتیم برادر شنیده است
اینجا ز پا فتاده و او را ربـوده خـواب/طفلى که روى خار مغیلان دویده است
یا رب به جز رقیه کدامین یتیـم را/سر تسکین بدیدن سر از تن بریده است
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
ایی سحر است و گل مناجات است/که بوسه از لب بابا فقط عبادت اوست
اگر کفن شده پیراهنِ اسیریِ او/قسم به عصمت کبری، نشان عصمت اوست
چنان گریست که رأس پدر پریشان شد/حسین هم به خرابه پیِ زیارت اوست
::
::
::
چشم حیران به سوی هر نیزه/رفته در خاک تا کمر نیزه
رأس خورشید و ماه بر نیزه/از رقیه بپرس یعنی چه
::
::
::
مرا با غصه ها دمساز کردند/به رویم راه غم را باز کردند
چون فهمیدند من بابا ندارم/مرا با تازیانه ناز کردند
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
ضطراب آمد و با التهاب رفت/کوچکترین شهیده که غساله ای نداشت
وقتی که از بساط گلویش گلایه کرد/آهی به سینه داشت، ولی ناله ای نداشت
رفت از شب خرابه و تشییع هم نشد/تنهاترین ستاره که دنباله ای نداشت
::
::
::
گلی که خاک خرابه مزار و تربت اوست/سه ساله ای است که زینب اسیر همت اوست
ز نسل بت شکن مکه است این دختر/شکستن بت شامی به دست قدرت اوست
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
 قله همه عالم است/معلم مدرسه فاطمه ست
رقیه تبلیغ جنون می کند/مدرسه را زینبیون می کند
::
::
::
پدر آمد دل شب گوشه ویرانه به خوابم
ریخت از دیده بسی بر ورق چهره گلابم
گفت رویت ز چه نیلی شده زهرای سه ساله
مگر از باغ فدک بوده به دست تو قباله
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
این سه سالگی اوست که در ویرانه‏ای کنار کاخ سبز،
به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است
::
::
::
عمه جان باغ ولایت ثمر آورده برایم
عوض میوه نایاب سر آورده برایم
سر باباست که خون جگر آورده برایم
صورت غرقه به خون از سفر آورده برایم
::
::
::
گریه نکن! خرابه‏های شام، گهواره توست هزاران فرشته برایت آغوش گشوده‏اند،
گریه نکن! ارکانِ این هنگامه، روزی بر صخره‏های تاریخ نوشته خواهد شد
::
::
::
پنجم صفر سالروز شهادت حضرت رقیه علیها سلام تسلیت باد!  
سوختم ز آتش هجر تو پدر تب کردم
روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
تازیانه چو عدو بر سر و رویم می‏زد
ناامید از همه کس روی به زینب علیهاالسلام کردم
::
::
::
من رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینم
غنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم
هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مــــن
تاابدحاجـــت روا گردنــــد از یک آمینــــــــــــــــم

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی