تصاوير منتخب

۰

توسلبه زیارت عاشورا و تأ ثیر آن در استرداد سهم هاى به سرقت رفته

مجموعه: داستان و حکایت

آقاى حاج سیّد حسن فرزند مرحوم سیّد رضا غرضى ساکن در شهر اصفهان ، و یکى از تجار آنجا مى گوید: از پدر مرحوم من مقدارى از سهم هاى شرکت هاى تولیدى را در سال 1325 به سرقت بردند و بعد از مدتى قادر به شناسایى سارق شدند و او را به پلیس تحویل دادند و پس از مدتى به دادگاه بردند و به شش ماه حبس محکوم کردند، ولى سارق به سهم هاى به سرقت رفته اعتراف نکرد.
پدرم به زیارت عاشورا متوسل شد و هر روز پس از نماز صبح زیارت را با صد بار لعن و صد بار سلام و بعد از آن دعاى علقمه را مى خواند. او به مدت چهل روز پى در پى این کار را کرد ولى هیچ خبرى از سهم ها به ما ندادند، پدرم نیز خواندن زیارت را قطع ننمود، تقریباً روز پنجشنبه خواهرم که بالغ بر یازده سال بود در خواب دید: چهار مرد و یک زن علویّه که در میان آنها بود از مقابل یک دکان نانوایى گذشتند، و به خواهرم سلام کردند و گفتند: به پدرت بگو سهم ها به او مسترد مى شوند اما باید به عهدش وفا کند.
از این خواب مدتى گذشت ، سارق خواسته بود مقدارى از سهم ها را در بازار بفروشد و همانطور که مى دانید هر سهمى شماره اى دارد و چون روزنامه ها از قبل شماره هاى به سرقت رفته سهم ها را منتشر کرده بودند مشترى سهم ها به وسیله این شماره ها فهمیده بود که مالک اصلى این سهم ها سیّد رضا غرضى است و فروشنده همان شخصى است که به مدت شش ماه محکوم به حبس شده ، بعد از آن او را مجبور کردند تا بقیه سهم ها را نیز تحویل دهد.

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی