زنان در آخرالزمان
رسول خدا(ع) به سلمان فارسی فرمود: «ای سلمان ! در آخرالزمان زنان بر مردان حکومت کرده و در امور سیاسی باکنیزان مشورت می کنند و کودکان و افراد بی بصیرت و بی دانش بالای منبرها می روند و برای مردم خطبه می خوانند...
ای سلمان ! در آن زمان زنان با شوهرانشان در امور خارج از منزل مانند تجارت شرکت می کنند و باران در تابستان می بارد و مردمان بزرگوار در خشم و غضب و غیظ سست می شوند.
ای سلمان ! در آن وقت مردها به مردها و زن ها به زن ها اکتفا می کنند، همان طور که زن در خانه ی شوهرش مورد حفظ و حراست قرار می گیرد که کسی به او تعدی نکند و در استمتاعات اختصاص به مرد خود داشته باشد. افرادی ، جوان و تازه به سن رسیده را به خود اختصاص می دهند، تا در اعمال نامشروع مورد حراست و حفاظت قرار بگیرند و کسی دیگر به آنها توجه نکند، مردها خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان می نمایند و افرادی که دارای رجم (زنان) هستند و برای تولید مثل آفریده شده اند سوار بر زین ها می شوند؛ پس بر آن زنان از امت من ، لعنت خدا باد.
ای سلمان ! در آن زمان زنان آوازه خوان در بین مردم زندگی می کنند و استعمال آلات موسیقی رواج پیدا می کند و شریرترین افراد، بر امت حکومت می کنند.
از علائم دیگر آخرالزمان
1. در آخر الزمان زن ها برای خودشان اجتماع می کنند و مجالس می گیرند. همچنان که مردها برای خود مجلس می گیرند.
2. زن های آن زمان مانند مردها در مجالس سخنرانی می کنند.
3. اجتماعات زن ها برای لهو و لعب و شهرترانی ها و شیوع این اعمال از عجایب آن زمان می شود.
4. جوانان مانند زنان لواط می کنند.
5. زنان با زنان جفت می شوند.
6. صفات زنان در پسران بنی العباس ظاهر می شود؛ یعنی خضاب می کنند و به موهای خود شانه می زنند چنانکه زن برای شوهر خود را می آراید، و مردم پول هایی به جوانان می دهند که با آنها لواط کنند.
7. زنان را به زنا دادن مدح و ثنا می نمایند.
8. زن با شوهر خود می سازد(به پول دادن و غیر ذلک) برای آنکه مردان را به خود راه دهد و به مردان دیگر زنا دهد و در آن زمان بهترین مردم و بهترین خانواده ها (در نزد مردم) کسانی هستند که زنان را به گناهان آشکار مساعدت کنند.
9. مردم در آخرالزمان با محرم های خود مانند دختر و خواهر و غیره زنا کرده و به آن اکتفا می کنند و دیگر زن نمی گیرند، مردم به ظن و گمان کشته می شوند و پسران جوان با یکدیگر حسد می روزند و جان و مال خود را فدا می کنند. مردم آنها را به مقاربت زنان سرزنش می کنند و تشویق به لواط می کنند. معاش مردان از زنا دادن زنانشان می باشد، می داند که زنش چه می کند و به آن تن داده و راضی است.
10. زن بر شوهرش غلبه کرده و کارهایی می کند که شوهرش نمی خواهد. به شوهر خرجی و نفقه می دهد، مرد ، زن و کنیز خود را به کرایه می دهد، به خوردنی و آشامیدنی پست راضی می شود.
11. زنان بر مملکت و هرامری غالب می شوند و هیچ کاری انجام نمی گیرد مگر آن که خواست آنها در آن باشد و اگر زن یک روز زنا نکند غمگین و محزون می شود.
چند سئوال از امام زمان (عج)
1. از حضرت ولی عصر در سن کودکی سئوال شد که آیا اهل بهشت زاد و ولد می کنند یا خیر؟ فرمودند: «در بهشت زنان باردار نمی شوند تا بچه بزایند و خون حیض و نفاس هم نمی بینند و رنج بچه داری نیست، همان گونه که خداوند فرموده است : در بهشت آنچه چشم ها و جان ها از آن لذت می برند وجود دارد و هرگاه مومنی بخواهد بچه داشته باشد، خداوند بدون باردار شدن و وضع حمل برای او فرزندی خلق می کند، همان گونه که حضرت آدم را آفرید»
2. آیا مرد می تواند با دختر زنش ازدواج کند؟ فرمودند: «اگر در دامان وی و نزد وی تربیت یافته باشد نمی تواند با آن دختر ازدواج کند.»
3. سئوال کردند آیا با دختر زنی می شود ازدواج کرد و بعدها با مادر بزرگ آن دختر هم ازدواج نمود یا جایز نیست؟ فرمودند: «این عمل نهی شده است.»
4. سئوال کردند که آیا زنی که شوهرش فوت شده و در عده ی وفات است می تواند به زیارت قبر شوهرش برود؟ فرمودند: «به زیارت قبر شوهرش می تواند برود ولی از خانه اش دور نشود.»
5. آیا زن می تواند برای انجام حاجتی از خانه ی شوهرش بیرون برود در حالی که در عده وفات است؟ امام فرمودند: «اگر نیازی داشته باشد و کسی که آن حاجت را تامین کند، نباشد، بیرون آمدن زن از منزل شوهر برای انجام حوائج مانعی ندارد.»
6. آیا زنی که شوهرش فوت شده است می تواند در تشییع جنازه ی او شرکت کند؟ امام فرمودند: «بله می تواند.»
زنان همراه امام زمان (عج)
«مفضل» می گوید: امام صادق(ع) فرمود: همراه با قائم (عج) سیزده زن هستند، عرض کردم به آن ها چه کاری واگذار می کند؟ فرمود: آنها مجروحان را مداوا کرده و از بیماران پرستاری می کنند، همچنان که در زمان پیامبر(ع) چنین بود.
«جابرمغربی» از امام باقر(ع) نقل می کند: به خدا قسم ، سیصد و سیزده نفر که پنجاه نفر زن در میان آنها هستند بدون قرار قبلی ، مثل لکه های ابر که به سرعت باد در حرکتند، یکی پس از دیگری وارد مکه می شوند و گرد هم می آیند و آن مصداق چنین آیه شریفه است که فرمود: اینها تکونوا یات بکم الله جمیعا ان الله کل شی ءقدیر؛ «هرجا باشید، خداوند شما را گرد هم آورد که او برهرکاری تواناست.»
اما زنان به طور کلی و یا زنان مومن در چه حالی هستند؟ آیا با وجود تعداد زیادشان ، حضرت حجت را یاری می نمایند یا خیر؟
تاکنون غیر از دو روایتی که بر مداوای مجروحان و رسیدگی به بیماران توسط زنان دلالت می کند، به دلیل دیگری که بر یاری کردن یا یاری نکردن آنها، حضرت حجت را، دلالت کند دست نیافته ایم ولی این احتمال وجود دارد که آن زنان همان پیر زنان باز نشسته و از تک و تا افتاده ای باشند که امید به ازدواج و توانی برای امور جنسی ندارند،بر آنان ایرادی نیست که بدون زینت ، لباس خود را کنار گذارند و پوشش جدی نداشته باشند. البته اگر عفاف پیشه باشند و همان حجاب را رعایت کنند برای آنها بهتر است و خداوند بر همه امور شنوا و داناست . از امام صادق (ع) سئوال شد که هنگام خروج قائم (عج) چه موقع است ؟ فرمود: «وقتی که حکومت در دست بیضه کشیده شدگان و زنان بیفتد.» شاید منظور از افراد نامبرده افراد بی غیرت باشند. رسول خدا(ص) فرمود: «زمانی به امت من می رسد که امیران آنها ستمکار هستند و بنای زن های آنها بر زینت دنیاست. پس در این هنگام انسان های بدبر ایشان مسلط می شوند و خوبانشان هم دعا می کنند ولی دعای آنها مستجاب نمی شود، یعنی چون مستحق بلا و عذاب و شکنجه شده اند، دعای آنها مستجاب نمی شود و گرفتاری و بلا از آنها دور نمی گردد.» و باز رسول خدا (ص) فرمود: «زمانی به مردم می رسد که شکم های ایشان خدایان ایشان و زنان آنها قبله ی آنهاست و پول ، زن آنها و شرف، اثاث زندگی آنهاست که باقی نمی ماند مگر اسمش و از قرآن مگر درسش چیز دیگری باقی نمی ماند...»
مادران پاک و اثر پاک بودن آنها
امام حسین (ع) وقتی سر حربن یزید را به دامن گرفت ، حریت و آزادی او را از هوی و هوس و حاکمیت بنی امیه ، به مادرش نسبت داد.
و فرمود: اَنتَ حُرُّ کَفا سَمَّتکَ اُمُّکَ حُرّاً:
«تو آزادی و این آزادی را از مادر نشانه داری»
وقتی عمر سعد اصرار بر بیعت کردن امام حسین(ع) با یزیدیان ورزید،امام عدم بیعت خود و یارانش را به مادران پاکیزه و پاک دامن نسبت داد.
داستانی حیرت آور
در تفسیر ابوالفتوح رازی آمده: جوانی در اوقات نماز بالای ماذنه مسجد اذان می گفت. روزی در حال اذان گفتن به خانه های اطراف مسجد نظر انداخت، نظری که اسلامی از بابت مصلحت انسان و حفظ وی از فتنه ها حرام کرده است. ناگهان دیده اش به دختری نیکو منظر و صاحب جمال افتاد، دل به او داد، پس از اذان در آن خانه را کوبید، صاحب خانه در را باز کرد، جوان به او گفت اگر دختر به شوهر می دهید، من به او مایلم، صاحبخانه گفت: ما آشوری مذهبیم، اگر مذهب ما را انتخاب کنی من از اینکه دخترم را به تو تزویج کنم منعی نمی بینم.
جوان که دل به زیبایی و جمال دوخته بود و از انتخاب هم کفو روی گردانده بود و معیار خود را در ازدواج، چشم، شهوت، جمال و زیبایی قرار داده بود، از پذیرش شرط پدر استقبال کرد،از اسلام دست برداشت و به شرک روی آورد، در روز عقد حادثه ای برای دختر به وجود آمد و از بالای پله های خانه پایین افتاد و به هلاکت ابدی دچار شد!
داستان عبدالله مبارک
عبدالله انسانی حکیم، دانشمند و عارف بود، در ایام جوانی جهت باغداری و باغبانی به استخدام یک باغ دار در آمد.
صاحب باغ در فصل انار تعدادی مهمان به باغ آورد، صدا زد مبارک، انار بیاور. مبارک سبدی از انار آورد، انارها ترش بود، صاحب باغ گفت: انار شیرین بیاور، مبارک سبدی دیگر آورد، باز هم ترش بود. گفت: مبارک، مگر نگفتم انار شیرین بیاور، تو در این مدت شش ماهی که در این باغ کار می کنی خبر نداری انار شیرین مال کدامین درخت است؟ گفت: نه! خبر ندارم. گفت: چرا؟
جواب داد: روزی که با هم قرارداد می بستیم قرار باغبانی بستیم نه باغ خوری، من از وضع میوه های این باغ از جهت شیرینی و ترشی خبر ندارم!!
آری، نطفه ی پاک، رحمی پاک، مادری پاک، تربیتی پاک، حافظ مال می سازد نه مال مردم خور، باغبان به وجود می آورد نه باغ خور.
نور عبادت گاهی کمرنگ می شود (داستان)
جوانی به مادر خود گفت: مادر، گاهی اوقات در عبادت سست می شوم، پاره ای از اوقات حس می کنم رشته ی تاریکی بر نورانیت باطنم می دود، حرام خور نیستم، با بدان معاشرت ندارم و از عوامل کسالت در عبارت پرهیز می کنم، برای حل آن به نتیجه ای نرسیدم. خواستم که از شما سوال کنم، احتمالاً عامل این کسالت و تاریکی از شما به من منتقل شده است، حقیقت را به من بگو، تا من به علاج خود برخیزم. مادرم گفت: پسرم، زمانی که تو را حامله بودم پدرت در سفر بود، وقت زردآلوی رسیده فود، من از خانه بیرون نمی رفتم نمی توانستم زردآلود بخرم برای پهن کردن رخت به بام رفتم، چشمم به زردآلوی زیادی افتاد که همسایه برای خشک کردن پهن کرده بود، به اندازه ی چشیدن، اندکی از آن زردآلوها را خوردم، ولی بعد پشیمان شدم، و روی رضایت گرفتن را هم نداشتم، جوان گفت: مادر علت مسئله پیدا شد، اجازه می خواهم به خانه همسایه بروم، و این مسئله را با او مطرح کنم، تا از این پس بدون حمله ی شیطان بتوانم خدا را عبادت کنم!
ازدواجی نورانی
در ایام جوانی، از یکی از علمای مسجد جامع شهر شنیدم که پدر مرجع بزرگ و انسان کم نظیر آقای اردبیلی وقتی برای خواستگاری دختر یکی از همشهریانش رفت، پدر دختر گفت: دختر من کور، کر، علیل و لنگ است، با این شرایط اگر می خواهی با او ازدواج کن، جوان گفت: من با چنین عنصری چگونه زندگی کنم؟ پدر دختر گفت: منظور از کوری او، این است که چشم دیدن نامحرم ندارد، منظور از کری، این که گوش شنیدن صدای نامحرم را ندارد، و مقصودم از علیلی دست، این است دست او نامحرمی را لمس نکرده و مقصودم از لنگی پا، این قدم به مجلس حرام نگذاشته، با این توصیف او با چنین دختری ازدواج کرد، و نتیجه ی این ازدواج، چنان انسان والا و بزرگی شد.
مادر شیخ شوشتری
شیخ جعفر شوشتری از نظر علم و عمل به مقامات عالیه رسید، او در وقت نصیحت، نفوذ عجیبی در مردم می کرد. از مادرش پرسیدند آیا به داشتن چنین فرزندی دلخوشی؟ گفت: نه،گفتند: چرا؟ گفت: من برای یک بار در مدت دو سال شیردهی بدون وضو و طهارت به او شیر نداده و در آغوش نگرفته ام، آرزویم بود که کسی مثل امام جعفر صادق شود، ولی جعفر شوشتری شد!!
مادر آیت الله بروجردی
آیت الله مرحوم شهید مرتضی مطهری می فرمایند: در شهر بروجرد: به مدت ده شب برای تبلیغ رفته بودم، دوست داشتم توسط بزرگان شهر از احوالات مرجع بزرگ آیت الله العظمی بروجردی مطلع شوم. پیرمرد نود ساله این طور برایم تعریف کرد، که تمام کوشش ما در آن زمان این بود که او را به وقت شیر خوردن با وضو و طهارت شیر بدهد. این مادر بزرگوار در شبی سرد به غسل نیاز داشت و امکان بیرون آمدن از خانه برایش نبود، با توکل و توسل با آب سرد غسل کرد، آنگاه پستان به دهان بچه گذاشت. توجه معنوی مادر و زحمات مخلصانه ی پدر کسی را به دنیای اسلام تحویل داد که باعث تحولات عظیمی از نظر علمی و عملی و اخلاقی در حوزه های علمیه شیعه شد.
ویژگی زن خوب برای ازدواج
1. ایمان به خدا و دینداری از ضروری ترین اموری است. که باید در انتخاب همسر مورد عنایت قرار گیرد.
امام صادق (ع) فرمود: اگر مرد با زنی برای جمالش یا مالش ازدواج کند به همین امر واگذار می شود ولی اگر برای دیندار بودنش با او ازدواج کند خدا مال و جمال او را نصیبش می کند.
2. دومین صفت عقل و هوش زن است.
امیرالمومنین (ع) می فرماید: با انسان احمق و نفهم ازدواج نکنید؛ زیرا معاشرت با او بلایی است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد.
رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) فرمود: یا علی! هیچ فقری بدتر از نادانی و جهالت نیست و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست.
3. سومین صفت، داشتن اخلاق خوب است. بعد از دینداری و عقل و هوش، اخلاق مهم ترین امری است که باید به هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار بگیرد. گرچه دینداری و عقل نیز مستلزم اخلاق نیک است.
4. چهارمین صفت یک زن خوب، داشتن عفت و نجابت است.
مرد باید به هنگام گزینش همسر در صدد یافتن زن عفیف و با حیا و پاکدامن و صد در صد مورد اعتماد باشد. این خواسته بسیار با ارزش و مشروع است، زیرا زندگی با یک زن خیانتکار برای یک مرد غیور غیر قابل تحمل است.
همچنین زن نیز به هنگام ازدواج در صدد یافتن شوهری عفیف و پاکدامن است، که صد در صد مورد اعتمادش باشد، چشم چرانی نکند و دلش را از محبت زنان بیگانه خالی گرداند و تمام وجودش را در انحصار همسر مشروعش قرار دهد.
رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند متعال می فرماید، وقتی اراده کنم که خیر دنیا و آخرت را برای یک مسلمان جمع کنم، قلبی خاشع و زبانی ذاکر و تنی صابر بر او عطا می کنم، و همسری به او می دهم که از نگاه کردن به وی شادمان شود و در غیاب او از نفس خودش و مال و ثروت شوهرش نگهداری کند.
5. پنجمین صفت یک همسر خوب ، داشتن جمال و زیبایی است.
جمال و زیبایی همسر را نمی توان نادیده گرفت مرد به طور طبیعی دوست دارد با زنی زیبا و دلربا ازدواج کند و همچنین زن نیز دوست دارد با مردی خوش تیپ و خوش قیافه ازدواج نماید.
رسول خدا(ص) فرمود: «خوبیها را نزد زیبارویان بجویید، زیرا در صورتی که روی زیبا داشته باشند کارهایشان نیز به طریق اولی نیکو خواهد بود.»
حضرت ابوالحسن (ع) فرمود: «سه چیز است که به چشم روشنی می دهد؛ نگاه به سبزه ، نگاه به آب جاری، و نگاه به صورت زیبا.»
رسول خدا(ص) فرمود: «هنگامی که خواستید از زنی خواستگاری کنید چنانکه از زیبایی صورتش سئوال می کنید از مویش نیز سئوال کنید، زیرا مو قسمتی از جمال زن محسوب می شود.»
6. از صفات دیگر یک زن خوب ، شرافت خانوادگی اوست.
رسول خدا(ص) فرمود: «برای نطفه های خودتان جایگاه خوبی را انتخاب کنید، زیرا دائماً در یکی از هم خوابه های شماست؟
دختر و پسری که در صدد انتخاب همسر هستند باید سعی کنند حتی المقدور با خانواده های شریف و اصیل وصلت نمایند، و از ازدواج با خانواده های پست و فرومایه مانند معتادها و قاچاقچیاها و سارقین و اشرار اجتناب نمایند.
رسول خدا(ص) فرمود: «ای مردم ، از گیاهانی که بر مزبله ها می روید اجتناب نمایید، پرسیدند: ای رسول خدا ! مقصود شما از گیاه و سبزی که در مزبله می روید چیست؟ فرمود: «زن زیبایی که در خانواده ایی پست و فرومایه پرورش می یابد.»
7. هفتمین صفت یک زن خوب سواد اوست.
8. یکی دیگر از صفات زن خوب برای شوهرش مال و ثروت اوست.
9. تناسب سن زن با مرد یکی دیگر از صفات خوب برای ازدواج است در ازداواج باید تناسب در سن رعایت شود؛ چون زن و شوهری که از جهت سن تناسب دارند، بهتر می توانند با هم زندگی کنند و مشکلات شان کمتر خواهد بود؛ زیرا تمایلات جنسی در سنین مختلف یکسان نیست ولی با وجود تناسب سنی ؛ از تمایلات جنسی مساوی برخوردار می شوند و بهتر می توانند به خواسته های طبیعی یکدیگر پاسخ مثبت دهند.
10. دهمین صفت زن خوب، سلامت جسم اوست ، سلامت جسم زن یکی از نعمت های بزرگ الهی است و برای زن کمال محسوب می شود.
11. یازدهمین صفت زن خوب سلامت بودن از هر گونه آلودگی و اعتیاد است . رسول خدا (ص) فرمود: «دخترتان را به مشروبخوار ندهید.»
امام صادق(ع) فرمود: هر کس که دخترش را با شرابخوار تزویج کند، خویشاوندی خودش را با او قطع کرده است.»
12. کدبانو و شایسته بودن از دیگر صفات زن خوب است . یک خانم کدبانو و شایسته علاوه بر عقل و دینداری و اخلاق نیک و عفت و نجابت و شرافت و زیبایی، شوهرداری ،خانه داری و بچه داری هم می کند. حضرت علی(ع) می فرماید: «جهاد زن در این است که خوب شوهرداری کند.»
زنی را می توان گفت خوب شوهرداری می کند که در رفتارش چنین باشد:
امانتدار، رازنگه دار ، راستگو ، مهربان و خوش اخلاق باشد. شوهرش را گرامی و محترم بدارد، هنگام بروز مشکلات و ناراحتی ها دلداریش دهد. اگر بیمار شد، مانند یک مادر از او پرستاری کند از دستوراتش تخلف نکند. از زحمات شوهرش تشکر کند، به استقبالش برود،هیچ گاه از شوهر چیزی را مطالبه نکند که در حیطه ی قدرت او نیست؟ امام صادق(ع) فرمود: «بهترین زنان شما زنی است که غذا را خوشبو و خوب طبخ کند، وقتی خرج می کند بجا خرج کند و اگر امساک می کند بجا امساک کند. چنین زنی یکی از عمّال خدا می باشد و عامل خدا خسران و ندامت ندارد.»