تصاوير منتخب

۰

گرگ خیابان

مجموعه: داستان و حکایت

گرگ خیابان
دخترک با چشمانی پر از اشک در حالی که دست و پایش به شدت می لرزید دوان دوان خود را به خانه رساند و در آغوش پر از مهر مادرش پناه گرفت. او چند دقیقه فقط می گریست و پس از آن که احساس کرد دیگر خطری تهدیدش نمی کند با نگاه معصومانه ای گفت: مامان جون! فکر کنم امروز آقاگرگه لباس آدم پوشیده بود و می خواست منو بدزده، ولی از دستش فرار کردم! زن جوان با شنیدن این جمله تعجب کرد و پرسید: مگر چه اتفاقی افتاده عزیز دلم؟

دخترک جواب داد: امروز که از مدرسه تعطیل شدم یک آقای غریبه مرا صدا زد و گفت: دخترم هم کلاسی تو است و توی ماشین نشسته. بیا می خواهد با تو صحبت کند. من جلو رفتم تا ببینم دوستم چه می گوید اما اون آقا که موهایش هم سفید بود یه دفعه دستم را گرفت و توی ماشین کشید و من را خیلی اذیت کرد!

مامان جون من می ترسم از خانه بیرون بروم و دیگر نمی خواهم به مدرسه بروم. زن جوان با شنیدن این جملات تکان دهنده دنیا روی سرش خراب شد. او تا بعدازظهر که شوهرش از سرکار به خانه برگردد بی تاب و بی قرار بود و به محض این که همسرش از راه رسید با گریه و ناله گفت که چه اتفاقی برای دختر نازش افتاده است.

آن ها بلافاصله موضوع را به کلانتری قاسم آباد مشهد اطلاع دادند و پلیس با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع تحقیقات وسیعی را در این باره آغاز کرد. شب دلگیری از راه رسید و پدر دخترک، پاره تنش را به پارک برد تا کمی روحیه فرزندش عوض شود اما این پدر دل شکسته به هر طرف نگاه می کرد اشک هایش جاری می شد و غم سنگینی روی دلش نشسته بود.

دخترک آن شب تا صبح کابوس می دید و از ترس و وحشت نمی توانست بخوابد. اما روز بعد ماموران گشت کلانتری موفق شدند با توجه به در دست داشتن سرنخ های موجود، مرد مو جوگندمی که با حیله و نیرنگ دختران دانش آموز را به داخل خودرو پیکان سفیدرنگ خود می کشاند و آن ها را مورد آزار و اذیت قرار می داد را در یکی از خیابان های قاسم آباد مشهد شناسایی و دستگیر کنند.

این متهم که غافلگیر شده بود از سوی دختر دانش آموز نیز مورد شناسایی قرار گرفت اما کودک خردسال از مواجهه حضوری با او واهمه داشت و تمام بدنش از ترس می لرزید.

درخور یادآوری است با دستگیری متهم، تاکنون والدین ۳ دانش آموز دیگر نیز از گرگ خیابان اعلام شکایت کرده اند و تحقیقات در این باره در حالی ادامه دارد که متهم پرونده به دادسرا اعزام شده است. امیدواریم این فرد شیطان صفت به سزای اعمال ننگین خود برسد اما به راستی ضروری است خانواده ها نکات لازم در برخورد با افراد غریبه، نحوه عبور و مرور در خارج از خانه و مسیر مدرسه و همچنین انتخاب دوست را به طور منطقی و هوشیارانه به فرزندان خود اطلاع دهند و در این رابطه از نظرات کارشناسان مشاوره نیز در نحوه بیان مطلب بهره ببرند. ضمن این که در صورت امکان حتما از سرویس مدرسه برای کودکان خردسال خود استفاده کنند، تا دیگر شاهد وقوع چنین وقایع تاسف باری نباشیم.

نظرات خوانندگان روزنامه خراسان در روز بعد از این خبر

ضمن ابراز همدردی با خانواده قربانیان از دستگاه قضایی می خواهیم اشد مجازات را برای این گرگ حیوان نما، گرچه هیچ حیوانی هم چنین کاری را نمی کند، اجرا کند.

* در امتداد تاریکی (گرگ خیابان) واقعا تکان دهنده بود من خودم دختر کوچک دارم وقتی یک لحظه خودم را به جای پدر دخترک گذاشتم تمام بدنم به لرزه افتاد امیدوارم این آدم گرگ صفت هر چه زودتر به سزای عملش برسد.

* ای کاش این حیوان صفت قبل از عمل زشتش به صورت معصوم دخترک نظری می کرد. شاید... .

*  با داشتن ۲ دختر دوم دبستانی پس از مطالعه «گرگ خیابان» تنم لرزید حداقل مجازات این شیطان صفت، باید اعدام در ملاءعام باشد.

* با سلام و عرض خسته نباشید به تمام کارکنان روزنامه خراسان. من هم یک مادر این آب و خاک هستم که با خواندن مطلب گرگ خیابان دنیا بر سرم آوار شد با داشتن یک فرزند دختر که به تنهایی به بزرگ کردن او مشغولم چگونه می توان در خاک خود آسوده غنود، وقتی گرگان و گرگ صفتان به نام انسان بر روی این خاک مقدس و پاک حتی به یک فرشته معصوم رحم نمی کنند. وا اسفا کار به کجا کشیده که وجدان ها به خواب ابدی رفته و ما انسان ها فقط نام انسان را یدک می کشیم.

* اگر پارسال آن مرد گرگ صفت که دختربچه ۸ ساله را در راه مدرسه داخل ماشین خود مورد آزار و اذیت قرار داده بود در ملاءعام اعدام می کردند اکنون دیگر شاهد مورد دیگری در قاسم آباد نبودیم مقامات قضایی چه جوابی دارند؟ وای به حالمان به کجا می رویم؟ نیم ساعت گریه کردم!

* در امتداد تاریکی با موضوع گرگ خیابان دل ما را به دردآورد از مسئولان عاجزانه می خواهم این شیطان صفت را به سزای اعمالش برسانند. آخر تا کی؟

* دنیا بر سرم خراب شد. دلم آتش گرفت؟  از مطلب در امتداد تاریکی گرگ خیابان.

* لطفا در صفحه حوادث در قسمت امتداد تاریکی راهکاری را ارائه دهید که من که یک پدر هستم چه طور می توانم بچه هایم را راهنمایی کنم تا از خطرات اجتماع در امان باشند.

خراسان: صفحه بررسی حوادث که در روزهای دوشنبه هر هفته چاپ می شود ب

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی