تصاوير منتخب

۰

داستان دختر جوان و زیبا و پسر فقیر

مجموعه: داستان و حکایت

داستان دختر جوان و زیبا و پسر فقیر

 پسرک فقیر برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد . از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد . 

روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد . تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند . بطور اتفاقی درب خانه ای را زد . دختر جوان و زیبائی در را باز کرد . پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا ، فقط یک لیوان آب درخواست کرد . دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد . پسر با آرامی و آهستگی شیر را سر کشید و گفت : «چقدر باید به شما بپردازم ؟ » . دختر پاسخ داد : « چیزی نباید بپردازی . مادر به ما آموخته که نیکی عوض ندارد . » پسرک گفت : « پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم »

سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد . پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند . دکتر هوارد کلی ، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد . هنگامیکه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید . بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد . لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد . در اولین نگاه اورا شناخت . سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند . از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی ازآن دکتر گردید .

آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود . به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد . گوشه صورتحساب چیزی نوشت . آنرا درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود . زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت . مطمئن بود که باید تمام عمر را بابت هرینه های بیمارستان بدهکار باشد . سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد .

در گوشه ای از صورتحساب این جمله نوشته شده بود : «« بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است …

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی